خسته شدم از بس چشم به در دوختم
نامه هام نداي دوست داشتنت رو ميدند
از بس اسمتو صدا کردمديواره اسمتو بلد شدند
از بس گريه کردم اشکي براي چشمام نمونده
از بس داد زدم صدام گرفته تو رو روز و شب صدا
مي کنم شايد روزي ببينمت شايد روزي حست
کنم شايد بتونم ببوسمت
شايد روزي برات بميرم
صفحه قبل صفحه بعد
:: موضوعات مرتبط:
دوستت دارم... ,
,
:: برچسبها:
m ,
r ,
s ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0